در شرایطی که تبعات تغییرات اقلیمی به شکل ملموس در زندگی روزمره شهروندان نمایان شده، لزوم تدوین و اجرای راهبردهای مؤثر برای مهار این بحران بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. شهر اهواز، بهعنوان یکی از کلانشهرهای پرجمعیت کشور، از جمله مناطقی است که بهطور مستقیم تحت تأثیر این تغییرات قرار دارد. روند فزاینده گرمایش زمین، دیگر صرفاً یک هشدار جهانی نیست؛ بلکه به واقعیتی اجتنابناپذیر بدل شده که نمودهای آن را میتوان در پدیدههایی چون آلودگی هوا، افزایش مکرر طوفانهای گرد و غبار و نوسانات شدید دمایی مشاهده کرد. سه خطر عمدهای که اهواز را تهدید میکند شامل افزایش دمای متوسط سالانه، تغییر الگوهای بارندگی و شدت گرفتن طوفانهای گرد و خاک است. این در حالی است که شهرها بهعنوان کانون مصرف انرژی و تولید گازهای گلخانهای، نقش محوری در روند گرمایش جهانی ایفا میکنند. مطابق آمارها، حدود ۸۰ درصد انرژی مصرفی و انتشار گازهای گلخانهای در جهان به محیطهای شهری مربوط میشود؛ بنابراین تمرکز بر اصلاح ساختارهای شهری، رویکردی بنیادین در مسیر مقابله با بحران اقلیم محسوب میشود.
به گزارش رسانه اخبار فناوری تک فاکس، در این میان مفهوم «شهرهای کمکربن» و بهطور پیشرفتهتر، «شهرهای با کربن صفر» بهعنوان الگویی نوین در بسیاری از کشورهای پیشرو مطرح شده است. این مدلها با تکیه بر منابع انرژی تجدیدپذیر، سیستمهای حملونقل عمومی کارآمد، کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی، و طراحی هوشمند شهری، تلاش دارند تا ردپای کربن مناطق شهری را به حداقل برسانند. با وجود پیشرفتهای جهانی در این زمینه، چنین مفاهیمی هنوز جایگاه تثبیتشدهای در سیاستگذاریهای شهری ایران نیافتهاند. با این حال، با در نظر گرفتن شرایط بحرانی اهواز از جمله رشد بیرویه جمعیت، توسعه شهری ناپایدار، افزایش صنایع آلاینده و معضل آلودگی شدید هوا ورود به مسیر توسعه شهری کمکربن، ضرورتی انکارناپذیر برای این شهر به شمار میرود. برای تحقق چنین هدفی، شناسایی دقیق عوامل مؤثر در تولید یا کاهش کربن و تدوین برنامهریزی علمی و عملیاتی، از الزامات کلیدی بهشمار میآید.
در همین راستا، گروهی از پژوهشگران دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز به سرپرستی جبرائیل قربانیان، مطالعهای علمی به انجام رساندهاند تا امکانسنجی طراحی یک الگوی بومی و قابل اجرا برای تحقق شهر کمکربن در اهواز را بررسی کنند. این پژوهش با هدف شناسایی عناصر مؤثر در کاهش انتشار کربن و کمک به نیل به توسعه پایدار شهری، انجام شده است. اهمیت این تحقیق از آنروست که میتواند مبنایی برای بهبود کیفیت زندگی در اهواز فراهم کند و در عین حال، الگویی بومی و قابل تعمیم برای دیگر شهرهای کشور ارائه دهد. پژوهشگران در آغاز، با بررسی منابع علمی داخلی و بینالمللی، چارچوب نظری خود را تدوین کردند و سپس با طراحی پرسشنامهای تخصصی، دیدگاه ۲۰ کارشناس حوزه شهرسازی را در خصوص شش معیار اصلی و پانزده زیرشاخص مؤثر در کاهش کربن گردآوری کردند.
تحلیل دادههای گردآوریشده با استفاده از روشهای آماری پیشرفته، به نتایج قابلتوجهی منتهی شد. بر اساس یافتههای این مطالعه، سه حوزه «حملونقل و دسترسی»، «ساختمانسازی» و «زیرساختهای شهری» بیشترین تأثیر را در میزان انتشار گازهای گلخانهای در اهواز دارند. از میان این سه، بخش حملونقل با بالاترین وزن اهمیت، بهعنوان اصلیترین عامل شناسایی شد. این موضوع نشان میدهد که بهروزرسانی و بهینهسازی نظام حملونقل شهری، میتواند سهم قابلتوجهی در کاهش ردپای کربنی اهواز ایفا کند. همچنین عوامل مرتبط با طراحی ساختمانهای کممصرف، ترویج سبک زندگی پایدار و استفاده از تجهیزات انرژیبر با راندمان بالا نیز از جمله مؤثرترین زیرشاخصها شناخته شدند که نقش کلیدی در تحقق اهداف کربنزدایی دارند.
در بخش دیگری از این پژوهش، محققان به بررسی راهکارهای اجرایی برای کاهش انتشار کربن پرداختهاند. به اعتقاد آنها، بهرهگیری از طراحی هوشمند در معماری ساختمانها (از جمله استفاده از عایقهای حرارتی، پنجرههای دوجداره و نورگیری طبیعی) میتواند به میزان زیادی از اتلاف انرژی جلوگیری کند. همچنین ارتقای حملونقل عمومی، توسعه مسیرهای ویژه دوچرخهسواری، و تسهیل استفاده از خودروهای برقی، از جمله اقداماتی هستند که میتوانند میزان آلایندههای هوا را کاهش دهند. فرهنگسازی در زمینه صرفهجویی در مصرف انرژی، گسترش سیستمهای بازیافت پسماند، و بهرهبرداری از منابع انرژی پاک نظیر خورشید و باد نیز از دیگر محورهای پیشنهادی در این مطالعه محسوب میشوند که نقش مهمی در تغییر رفتارهای شهروندان و سیاستگذاران ایفا خواهند کرد.
آنچه اهمیت این تحقیق را دوچندان میکند، قابلیت تعمیم مدل پیشنهادی به دیگر کلانشهرهای کشور است؛ چرا که بسیاری از این شهرها نیز با چالشهای مشابهی در زمینه اقلیم، آلودگی و توسعه ناپایدار مواجهاند. برای پیشبرد چنین الگوهایی، جلب مشارکت اجتماعی بهویژه از سوی شهروندان و نهادهای غیردولتی، امری حیاتی است. نقش کلیدی معماران، مدیران شهری، نهادهای سیاستگذار و حتی خانوادهها در تحقق شهر کمکربن، از جمله عواملی است که باید در سیاستگذاریهای کلان مدنظر قرار گیرد. اقدامات سادهای نظیر بهینهسازی مصرف انرژی در منازل، استفاده از وسایل حملونقل پاک، و مشارکت در طرحهای بازیافت، اگر بهصورت جمعی و هدفمند انجام شوند، میتوانند در درازمدت تحولی بنیادین در مسیر توسعه پایدار ایجاد کنند.
لازم به ذکر است که نتایج این مطالعه در قالب مقالهای علمی پژوهشی در فصلنامه جغرافیا منتشر شده که وابسته به انجمن جغرافیایی ایران است. انتشار این مقاله میتواند سرآغازی برای نهادینهسازی نگاه نو به مسئله تغییرات اقلیمی در حوزه مدیریت شهری کشور باشد. بهویژه در شهرهایی مانند اهواز که در خط مقدم مواجهه با آثار مخرب اقلیم قرار دارند، بهرهگیری از چنین تحقیقات علمی میتواند به اتخاذ تصمیمات دقیقتر، واقعبینانهتر و مؤثرتر منجر شود. در نهایت، امید میرود که با تکیه بر دانش بومی، مشارکت مردمی و برنامهریزی هوشمندانه، بتوان گامهای مؤثری در مسیر ساختن شهرهایی پایدار و مقاوم در برابر بحرانهای زیستمحیطی برداشت.
ارسال پاسخ