به گزارش سرویس بین الملل رسانه اخبار تکنولوژی روز دنیا تک فاکس،
ایاولین خاطرات من تماشای مادر و پدر من است که سطح افتتاحیه Super Mario Bros را در حالت تعاونی در سیستم سرگرمی نینتندو بازی می کند. این اوایل دهه 1990 بود ، و آنها به لگن روی مبل پیوستند و با خندیدن به ایده دو لوله کش پرتحرک پس از مصرف مقادیر فراوان قارچ جادویی ، غول پیکر شدند.
در این لحظه من شیمی طبیعی آنها را حس کردم ، در حالی که ترکیب مسموم کننده تصاویر 8 بیتی و موسیقی سنگین و سنگین مصنوعی ذهن کودک نو پا را منفجر کرد. اگرچه دیدن آنها به طور مداوم از پرش به اندازه کافی بالا نمی رود تا در انتهای سطح به بالای پرچم ضربه بزند ، اما یادم است که توسط صفحه تلویزیون منتقل شده ام و من کاملاً مطمئن هستم که این اولین بار بود که من به درستی با یک بازی ویدیویی متصل شدم.
من فقط چهار ساله بودم که پدرم درگذشت. این اتفاق ناگهان اتفاق افتاد ، یک حمله قلبی هنگامی که او فقط 37 ساله بود ، و من شاهد آن در دوچرخه سواری بودم … این خانواده من را به دلیل شکسته شدن ترک کرد. اما تصویر سازنده پدر در بی دقتی ترین و عاشق او ، با چنگ زدن به یک کنترلر مستطیل شکل که به یک تخته خاکستری از شادی ژاپنی وصل شده است ، باقی مانده است. این چیزی بود که من می توانم از آن استفاده کنم هر زمان که غم و اندوه من زیاد شود. از همه مهمتر ، این خاطره به من اجازه می داد پدرم را به عنوان یک انسان معمولی تجسم کنم نه اسطوره غم انگیز که بعداً شد.
ما یک خانواده طبقه کارگر با فضای محدود بود ، بنابراین سرانجام NES ناپدید شد: هیچ کس نمی توانست این کار را انجام دهد که آیا گرد و غبار را در یک کیسه پلاستیکی قدیمی در انبار یک خویشاوند جمع می کند ، یا اینکه به طور تصادفی بیرون رانده شده بود. بنابراین من اخیراً شوکه شدم که مادرم پس از پیدا کردن آن در هنگام تمیز کردن بهار ، به طور غیر منتظره ای کنسول را به من داد. او از من پرسید که آیا می توانم آن را برطرف کنم ، تا بتوانیم آن را در خانواده نگه داریم.
هیچ سرب ، بازی یا کنترل کننده ای نداشت. همچنین با توده های چسبنده ای از خاک ، به ویژه در اطراف شکاف های AV ، کثیف بود و با قضاوت در مورد جمع آوری زنگ در شکاف کارتریج ، آسیب جدی به آب وارد کرد. پس از تمیز کردن عمیق ، تمام گرد و غبار مرطوب را از داخل و خرید یک دستگاه گران قیمت که بازی ها را به HD تبدیل کرده بود ، آن را روشن کردم. به نوعی ، هنوز هم کار کرد. بدیهی است ، مانند اکثر دستگاه های مصرف کننده تولید شده در دهه 1980 ، NES در صورت گرم شدن جنگ سرد برای مقاومت در برابر زمستان هسته ای ساخته شده بود.
چند هفته گذشته بازسازی بازی ها و گم شدن در جذابیت های فازی آنها برای سلامت روانی من واقعاً ترمیم شده است. فرصتی برای ارتباط مجدد با ریشه های من. حدود 15 دقیقه طول کشید تا بفهمم چگونه می توانم در سطح قلعه جهان 1 در سوپر ماریو بروس 3 پرش کنم ، با سنبله هایی که از سقف بیرون می آمد درست همانطور که کت و شلوار سنجاب من در آستانه پرواز به طرف دیگر بود. اما با کار کردن ، من به سادگی مجبور شدم صبور باشم و در یک فضای کوچک اردک بزنم تا از خطرات خطرناک جلوگیری کنم ، به جای اینکه کورکورانه به جلو بروم ، می دانستم که همان لحظه ای با شکوه لامپ را تجربه می کنم که پدرم از آن لذت می برد.
من به خصوص با پانچ کردن مایک تایسون وسواس داشته ام !! علیرغم جمعیت 2D و ابعاد مربع ، پویایی واقعی در مورد جنبش بوکسور و این احساس وجود دارد که داوود می تواند گلیات را به سادگی با بغل کردن و بافتن و حرکت با یک جیب خوب به چانه شکست دهد. در حالی که بازی های بوکس بعدی ممکن است با مایعات بدن مانند زندگی در حال چیدن باشد ، من هنوز نتوانسته ام یکی از آنها را پیدا کنم که جادوی یک بوکسور را که مزه خون می کند و از این بازی NES 1987 استفاده می کند ، بهتر تکرار می کند.
Double Dragon همچنین یک مکاشفه بوده است. این بازی جنگی تعاونی به شما فضای باز بزرگ برای حرکت می دهد و-با وجود محدودیت های گرافیکی-باعث می شود که مانند بروس لی: احاطه شده توسط دشمنان ، اما با هوش کافی برای استفاده از میدان نبرد برای استفاده از محیط به نفع شما و ضربه زدن به دشمنان با چاقو به داخل گرد و غبار. با تنش مسابقه ، یک سکانس اولیه که در آن شما با یک زن و شوهر سنگین در یک کمربند نقاله متحرک می جنگید ، باعث شد احساس کنم که در یک فیلم اکشن جان وو حضور داشتم.
در این بازی ها عدم وجود حالت ذخیره ، شما را مجبور می کند به طور مداوم در بهبود سرمایه گذاری کنید ، بنابراین دفعه بعد که به صفحه “بازی مخوف” رسیدید ، بیشتر اطمینان دارید که از همان اشتباهات جلوگیری می کنید. این گریز به طرز عجیبی اعتیاد آور است ، و به راحتی می توان پدرم را که بعد از خوابیدن کودک من به خواب رفت ، سریع استراحت کند ، ذهن او در مورد دستاوردهای سخت پیروز در هسته این دوره صبور تر از بازی های نینتندو.
دانستن اینکه او یک بار همان لبخند را بر چهره خود می کرد در حالی که بازی NES او را در ذهن من ملموس تر کرده است. به من اجازه می دهد تا از طریق چشمان او ببینم. و همانطور که پسر دو ساله من تجربه می کند که پدر خود به دلیل شلیک قدرت گل و یا شکست دادن اردک دراکولا در طول نبرد رئیس نهایی ملودرام خانواده که اردک است ، دیوانه می شود ، احساس می کنم انرژی پدرم را زنده نگه می دارم.
بازی های یکپارچهسازی با سیستمعامل در انگلستان و ایالات متحده بسیار در حال افزایش است و بسیاری از بازیکنان از لذت کنسول های دوره آنالوگ دوباره کشف می کنند. بازی این کارتریج های قدیمی روی ماشین های اصلی قدردانی عمیق تر از تکامل بازی را فراهم می کند و این یک فرار از دنیایی است که نسبت به زمان رونق این ماشین ها بسیار بی دقتی احساس می کند. شاید آنها همچنین امیدوارند که دوباره خاطرات کسانی را که گذشتند ، دوباره به عزیزانی که زمانی وقت خود را در این دستگاه ها سرمایه گذاری کرده بودند ، دوباره به هم بپردازند.
به جای اینکه اجازه دهید این کنسول قدیمی به خانه ای برای عنکبوت در انبار خود تبدیل شود ، آن را گرد و غبار کنید ، بازی کنید. این فقط ممکن است به شما کمک کند تا غم و اندوه داشته باشید ، یا یک خاطره خاص را که در غیر این صورت به راحتی از بین می رود ، زنده کنید. وقتی آکوردهای افتتاح آهنگ تم سوپر ماریو بروس را می شنوم ، من فوراً با مادر و پدرم به آن مبل برمی گردم ، لبخند می زنم ، اطمینان می دهم که همه چیز خوب خواهد بود.
ارسال پاسخ