به گزارش سرویس بین الملل رسانه اخبار تکنولوژی روز دنیا تک فاکس،
من شک بسیاری از مردم در حال عزت از مرگ اسکایپ هستند. سکوی آبی-آبی که در تماس ویدیویی متحول شده است ، در در اوایل سال 2010 ، رسانه های متوسط برای روابط طولانی مدت ، تقریباً یک دهه مرتبط نبود که مایکروسافت مرگ قریب الوقوع خود را اعلام کرد. رابطه شخصی من با اسکایپ ناچیز از فیلم ، صدا و چت در سال 2011 به اوج خود رسید-در همان سال مایکروسافت آن را برای تیتر 8.5 میلیارد دلاری خریداری کرد ، فقط اجازه می دهد تا در سایه گزینه های حرفه ای و کم نور باشد. تا سال 2014 ، اساساً منسوخ بود ، زیرا تماس های ویدیویی به برنامه های یکپارچه تری مانند FaceTime منتقل می شد و برنامه کالج من اجازه نمی داد که یک ساعت های براق و چند ساعته داشته باشد. اسنپ چت بسیار کارآمدتر بود.
من مانند اکثر مردم ، من به سختی اسکایپ را از اواسط دهه 2010 به بعد لمس کردم. اخبار مبنی بر اینکه مایکروسافت آن را در 4 مه کرکره می کند و داده های خود را در نسخه رایگان تیم ها قرار می دهد ، باعث شد که من برای اولین بار در پنج سال دوباره وارد شوم. تمام آنچه که از زندگی اسکایپ سابق من باقی مانده بود – پس از تماس تلفنی ویدیویی برداشت و از بین رفت ، با چت ها مطرح شد که “لطفاً من را با من تماس بگیرید Bitchhhh (:” – تعداد انگشت شماری از گپ های رمزنگاری اسپم و پیوندهای فیشینگ از طرف علاقه مندی های سابق بود که مدت طولانی از این پلتفرم خارج شده بودند.
با این وجود ، من باید یکی را برای اسکایپ ریختم ، مکانی که در آن شبهای کل را در سال 2011 می گذرانم و روی فیلم های تند و تیز ، یک شکل و دوران فناوری که با یک ارزش طیفی ، بحرانی و غیرقابل توصیف صمیمیت که احساس می کند ، در ارتباط هستم. من ساعت ها و ساعت ها و ساعت ها و ساعت ها را روی سکو در دبیرستان اسراف کردم ، با دوستان بزرگتر که مرزهای شهر ما را برای دانشگاه لغزیدند ، یا بچه های دیگری را که از ایالت های دیگر ملاقات کردم ، در بازدیدهای دانشگاهی قرار داده ام ، یا به طرز ناامیدی سعی می کنم توجه دوست پسر غیررسمی خود را با وجود همه علائمی که به او نشان می دهد ، جلب کردم.
اسکایپ جزیره ای از صمیمیت بود – بیش از متن اما کاملاً واقعی – که احساسات درهم و برهم و زندگی IRL را به روشهای دشوار توضیح می داد. این به مردم خارج از دنیای کوچک من بود – افرادی که بزرگتر از من ، خنک تر از من بودند ، بیشتر از من به مهمانی می رفتم. یک شب کامل در فیلم اسکایپ با شنیدن یکی از دوستان ، فرار خود را برای تعهد برادری ، به این واقعیت که او هنوز می خواست با من صحبت کند ، چسبیده است. یک رابطه عاشقانه سحابی که با ظهور صمیمیت و وعده دسترسی زنده نگه داشته می شود – ما می توانستیم تکالیف را با هم انجام دهیم ، اتاق خواب من به سالن دانشجویی او. من می توانم نسخه های دو بعدی دوستانش را ملاقات کنم. یک وضعیت همیشگی اراده-آنها بدون هیچ گونه چشم انداز دیدن یکدیگر ، یا یک دوستی جدید زودگذر ، در حال پردازش یک دوست متقابل در خلیج های طولانی و ناامید کننده ارتباط-که همه چیز در سراسر اسکایپ بود ، پردازش می کرد.
و این همه فراموش شده بود ، به یک سکوی خاص و یک زمان خاص ، هنگامی که روابط دیجیتالی به نظر من یک قلمرو عجیب و غریب جدید بود ، نه یک جنبه روزمره از زندگی و قبل از اینکه توجه من به فواصل زمانی دقایقی تقسیم شود. اگر این روزها مردم در مورد اسکایپ صحبت می کنند ، احتمالاً در رابطه با زندگی گذشته فیلم است ، که رابطه ای را طی چند دهه به تصویر می کشد و آن صمیمیت عجیب و غریب را در یک فصل از ارتباط مجدد شدید و ناگفته از طریق تماس ویدیویی ضبط می کند. برای اکران این فیلم در سال 2023 ، من در مورد چگونگی گنجاندن نویسنده-کارگردان سلین سونگ از موسیقی کلاسیک Skype Skype نوشتم-که سونار پر سر و صدا و آزار دهنده به پرتگاه های دیجیتالی عمیق-من را مستقیماً به سال 2011 ، همان سال نورا ماه (گرتا لی) شروع کرد و با صدای جیر جیر ویدیویی با دلخراش کودکی خود هیه سانگ (Teo Yoo) شروع کرد. سونگ به طور مؤثر و دقیق ، عجله صمیمیت از راه دور را به وجود آورد ، نوع سازنده ای که در زیر لایه های زندگی واقعی فراموش شده است-که در تماس های ساعاتی در رختخواب قرار گرفت ، با عجله به ضرب و شتم ساعت زنگ زدگی ، دست و پا گیر روی اشکال و تأخیر.
احساس غالب زندگی گذشته ، احساس غالب ، برای من ، اسکایپ است: آرزو – برای دنیای بزرگتر ، برای توجه مجدد ، برای اینکه پیوند برقرار شود. برای شخصی که واقعاً نمی توانستید با آن باشید. برای راهی برای توصیف تمام احساسات گرفتار شده در “اسکایپ”. به این امید که این تماس های ویدیویی طولانی می تواند در واقع جایگزین چیز واقعی شود. قطعاً دشوار است که این آرزو را از نوستالژی برای مدت زمان ساده تر با تقاضای کمتری به توجه ما ، اتصال کمتر قادر تر ، کمتری ، از بین ببرد. هنگامی که روابط محو شده هنوز جاده ای باقی مانده بود ، وقتی رابط های فناوری احساس دست و پا چلفتی و خشن می کردند ، زیرا آنها بسیار جدید بودند. هنگامی که جوانان اجازه می دادند احساس بی پایان امکان پذیر داشته باشند ، و هنگامی که وزن نامشهود روابط ، دوست یا عاشق یا جایی در بین آن قرار داشت ، روی این پورتال مقدس و شاداب به لپ تاپ دیگری استراحت کرد. شخص دیگر در نور آبی هاله ، آنجا اما نه.
محل اتصال از راه دور مدتهاست که به جای دیگری تغییر کرده است ، ریشه گرفته و با زندگی عادی پیچیده شده است. اکنون می توانید شخصی را FaceTime کنید ، به آنها پیام دهید و تیرهای دیجیتالی دیگر آنها را بررسی کنید-داستان های اینستاگرام آنها ، سیاهههای نامه نامه های آنها ، تمرینات Strava ، حتی مکان واقعی آنها-از همان صفحه ، در همان دقیقه ، با همان انگیزه. کیفیت فیلم تکامل یافته و گسترش یافته است. من پیرتر شدم و اتصال از راه دور بیشتر به یک معمای صفحه و جریان و زمان برای بهینه سازی تبدیل شد ، کمتر فرار. و اسکایپ به عنوان یکی از زودگذارترین مصنوعات دیجیتال ما مورد توجه قرار گرفت. در بقایای آن برای احتکار دیجیتال کمی وجود دارد. بر خلاف پیام های متنی یا فیلمبرداری فیلمبرداری یا iPhotos یا جدول زمانی فیس بوک که هرگز حذف نشده است ، هیچ بایگانی وجود ندارد ، هیچ کتابخانه گسترده ای از فیلم برای تجزیه نیست.
هفتگی شیرجه رفتن به نحوه شکل گیری فناوری زندگی ما
بعد از تبلیغ خبرنامه
درعوض ، من آن را به عنوان یک مخزن زودگذر از زمان و احساس به یاد می آورم – خیلی زیاد وارد نشده است ، هیچ راهی برای اندازه گیری یا دیدن دوباره آن نیست. این زندگی واقعی نبود ، اما پس از آن به اندازه کافی خوب بودبا صدای تراشه و بافت دانه ای و باز بودن مشتاق یک دوره. پاره
ارسال پاسخ