به گزارش بخش علمی رسانه اخبار فناوری تک فاکس،
یک کشیش کاتولیک که 20 سال را صرف ریخته گری شیاطین به جهنم کرده است ، موارد سرمازدگی را نشان می دهد که به گفته وی اثبات شیطان واقعی است.
پدر کارلوس مارتینز در یک مأموریت برای نجات روح از شیاطین که مردم را با صداها ، خاموشی ها و زخم های ناپدید می کنند ، به سراسر جهان سفر کرده است.
وی گفت که این اگزورسیسم یک زن میانسال است که به او اطمینان می داد که شاهزاده تاریکی با بشریت در جنگ است.
درست همانطور که روند شروع شده بود ، زن گرفتمردی که کارش این بود که او را مهار کند و او را روی سرش پرتاب کرد که گویی او یک عروسک پارچه ای است.
این مرد بیش از شش فوت قد داشت و بیش از 300 پوند وزن داشت و این تقریباً غیرممکن است که یک زن متوسط او را به داخل اتاق پرتاب کند.
“زن سپس انگشت خود را به نزدیکترین سوئیچ نور روی دیوار ، حدود دوازده پا دور کرد. پدر مارتینز گفت ، یكی از پیچ هایی كه صفحه پوشش سوئیچ را نگه داشته بود ، خود را شل كرد و از طریق هوا به سمت راست باز خود فرو رفت.
“او آن را به سمت ساعد چپ خود سوار کرد. بعداً ، در همان جلسه ، او با چنان نیرویی که به دو عمل جراحی نیاز داشتم برای ترمیم خسارت هایی که به جمجمه خود متحمل شده ام ، در چهره من را تحت تأثیر قرار داد. شیطان واقعی است.
پدر مارتینز خاطرنشان كرد كه او بدون ملاقات با یك دیو مجرد ، به عنوان كشیش راضی می شد و گفت: “گرچه انجام این کار شادی است ، اما من هرگز از ملاقات با شیطان و مأموریت های او لذت نبردم.”
پدر کارلوس مارتینز در طول 20 سال وزارت امور خارجه خود را انجام داده است ، و افرادی را که توسط صداها ، خاموشی ها و زخم های ناپدید شده اند ، پاکسازی کرده است
در حالی که پدر مارتینز ادعا می کند که بسیاری از اگزورسیسم ها را انجام داده است ، دانشمندان اظهار داشته اند که چنین افرادی فقط توسط اختلالات روانی مطرح می شوند.
دکتر امین محمد گادیت ، استاد روانپزشکی در دانشگاه یادبود نیوفاندلند ، کانادا گفت: “برخی از بیمارانی که تحت تأثیر شیاطین قرار گرفتند و تحت درمان با نورولپتیک قرار گرفتند ، پس از آن بهبودی را تجربه کردند و نشان می دهند که حمایت جدی از یک تئوری بیوشیمیایی است.”
“همچنین ممکن است یک نقش توضیحی احتمالی مربوط به عملکرد غیر طبیعی ساختارهای ساقه مغز در منطقه بطن چهارم باشد ، چه ناشی از عوامل ژنتیکی یا محیطی و چه ترکیبی از آن.”
تحقیقات دیگر نشان می دهد که سندرم تملک نتیجه عوامل روانشناختی مانند بیماری روانی شدید ، تروما ، هیستری جمعی یا اعتقادات فرهنگی است.
اما این پیشنهادات پدر مارتینز را از مبارزه با شر جلوگیری نکرده است.
وی گفت که شیاطین با وصل کردن خود به یک میزبان کار می کنند.
شیاطین به یک درب نیاز دارند ، ورودی که با آن حق قانونی برای شیطنت ، آزار و اذیت و ظلم دریافت می کنند. آنها خود را به طور خودسرانه به مردم متصل نمی کنند. پدر مارتینز گفت: آنها یا باید وارد شوند یا وارد شوند.
به گفته وی ، مرحله دوم این است که دیو به زخم های میزبان خود دسترسی پیدا می کند ، “سوءاستفاده و دستکاری جراحات قربانی خود ، صدمه ، بیماری ها یا اختلالات.”

پدر مارتینز گفت: “غالباً از اعدام ها سؤال می شود كه آیا رفتار شیطانی به تصویر كشیده شده در فیلم مشهور سال 1973 ،” Exorcist ، دقیق است. ” وی گفت که این فیلم به جز نوبت سیصد و شصت و شصت و شصت و شصت و شصت و شصت و شصت و شصت
وی افزود: “اگر مردم فقط رنج و درد و رنج را می دانستند كه شیاطین می تواند تولید كند ، هیچ كس دیگر دیگر نمی تواند در را باز كند.”
پدر مارتینز در کتاب جدید خود با عنوان “پرونده های Exorcist: داستانهای واقعی درباره واقعیت شر و چگونگی شکست آن” ، برخی از موارد سرمازدگی را که شخصاً با آن روبرو شده است ، نشان می دهد که واقعیت شیطان و مینیون های خود را نشان می دهد.
“مردم از من می پرسند که نبرد با شیطان چگونه است. این کتاب می خواند که حریف من از خود نفرت است.
“هنگامی که من به یک اتاق می روم تا یک اگزوریسم را انجام دهم ، تحقیر و بی اعتنایی به مار باستانی ، کسی که از اطاعت از خدا امتناع ورزد ، کسی که باعث شد والدین اول ما سقوط کنند ، کسی که از هر بدبختی و رنج انسانی لذت می برد ، با من ملاقات می کند.”
زن بی فرزند
یکی از هولناک ترین برخوردهای پدر مارتین از زوج جوان چریل و مارک بود. تمام نام های کتاب های او برای حفظ حریم خصوصی تغییر کرده است.
این زوج نتوانستند باردار شوند و باعث افسردگی چریل و پر کردن خلاء با وسواس لباس کودک ، پوشک ، اسباب بازی های نوزاد و یک گهواره می شوند.
اما وقتی او شروع به جمع آوری حشرات مرده ، از جمله جیرجیرک ، ملخ ، شاخ ، پروانه ها و پروانه ها کرد و آنها را در کنار گهواره خالی قرار داد ، اوضاع بدتر شد.
چریل به مارس گفت: “کسی به من گفت که به من کمک می کند تا باردار شوم.”
“هنگامی که آنها می میرند ، روحیه آنها به دنبال مکانی برای ایجاد زندگی جدید است. مرگ انرژی زندگی را آزاد می کند. من می خواهم که این انرژی باعث شود کودک در رحم من اتفاق بیفتد.
گهواره ها سپس پر از سنجاب ها و پرندگان مرده شدند و نگرانی های مارک را نسبت به همسرش که پرداخت کرده بود افزایش می دهد هزاران دلار به روانی که به او گفتند از انرژی زندگی حیوانات مرده برای بارداری استفاده کند.
سرانجام ، مارک چریل را به یک فروشگاه حیوانات خانگی دنبال کرد و به صحنه ای از وحشت غیرقابل تصور به خانه آمد.
چریل روی چندین موش مرده ایستاد ، یکی هنوز هم در حال چرخش بود ، و وقتی مارک با او روبرو شد ، با صدای بسیار عمیق و بیگانه گفت: “شما f *** را از موش ها دور نگه دارید.”
مارک از وزیر متدیست خود که گفت ، “شما باید برای کمک به این کار به کاتولیک ها بروید. آنها تنها کسانی هستند که دارای یک دسته از این نوع چیزها هستند.
پدر مارتینز به خانه خود رسید تا با چریل صحبت کند و گفت: “چرا این کشیش حرامزاده را به اینجا آوردید!”
پدر مارتینز پرسید: “شما کی هستید؟”
چریل پاسخ داد: “شما می دانید که من *** من هستم”.
پس از هشت جلسه اگزورسیسم ، او پاکسازی شد.
پدر مارتینز نوشت: “در پایان ، این درد ، تحقیر و ناتوانی در اختیار داشتن شیطانی را به خود جلب کرد تا چریل را متقاعد کند که به معنای مادر – به معنای مادر بودن – به معنای مادر باشد.”
آتش نشان مالک
جرمی ، مأمور آتش نشانی در اواخر دهه 20 ، به کلیسای پدر مارتینز رفت و به دنبال کمک به رفتار عجیب و غریب ، خاموشی های روزها و جراحات غیر قابل توضیح بود.
وقتی او خود را معرفی کرد ، من دیدم که جرمی مودب ، نرم و مهربان است-مظهر یک آقا ، پدر مارتینز در کتاب خود به اشتراک گذاشت.
“با رفتار او ، هیچ کس نمی توانست حدس بزند که هیچ کاری با او اشتباه بوده است.”
با توجه به اولین تصور ، پدر مارتینز مجبور شد مراسم اگزوریسم كلیسای كاتولیك را انجام دهد تا مطمئن شود كه این مرد جوان واقعاً در اختیار داشت.
مناسک اگزوریسم شامل انواع نماز ، از جمله دعای پروردگار ، تگرگ مری و آتاناسی کرید ، با کشیش با استفاده از آب مقدس و صلیب است.

او داستانهای نبردهای خود را با شیاطین در کتاب جدید خود ، پرونده های Exorcist (پرونده های exorcist) بازگو می کند
در این کتاب آمده است: “این آیین به یقین اخلاقی نیاز دارد که یک فرد قبل از انجام یک اگزورسیست ممکن است آن را انجام دهد.”
“” یقین اخلاقی “به عنوان نتیجه گیری درک می شود که هر فرد باهوش و منطقی با توجه به شواهد جمع آوری شده به آن می رسد.”
پدر مارتینز و جرمی برای لحظه ای به صورت خصوصی صحبت کردند و در مورد تجربیات آتش نشانی که قبل از غریبه اتفاق افتاد ، بحث کردند و این زمانی است که منبع مالکیت فاش شد.
جرمی یادآوری کرد که وقتی هشت ساله بود و دوست برادرش یک تخته اویا را به خانه آورد و از وی برای شرکت در آن دعوت کرد.
او به یاد داشت که این نقشه در پاسخ به سؤالات مختلفی که این گروه مطرح کرده است حرکت می کند و آن شب ، جرمی به رختخواب رفت و چهره ای تاریک را در اتاق خود دید.
این رقم چنان سیاه بود که اگرچه چراغ ها خاموش بودند ، اما همه چیز در اتاق به نظر می رسید که در نور روز است. پدر مارتینز گفت ، علاوه بر اینکه به شدت سیاه است ، تنها جزئیات دیگری که او به یاد می آورد این بود که بدن انسان اما سر گربه دارد.
جرمی گفت این چهره قول داده است که در ازای روحش به او هر چیزی را که می خواست بدهد. و به عنوان یک پسر جوان ، او آرزو داشت که یک آتش نشان شود.
پدر مارتینز کتابی را با یک قطره کوچک آب مقدس روی پوشش به جرمی داد و وقتی آن را گرفت ، “از صندلی خود بیرون آمد و بدن بالایی خود را به عقب قوس داد.”
“دیو ، شما کی هستید؟” پرسیدم
“٪ & $# شما ، کشیش!” او پاسخ داد. او مال من است. او خودش را به من داد. شما هرگز او را نخواهید داشت!
گفتم: “دیو ، من می خواهم با جرمی صحبت کنم.”

وحشت از شیاطین که او در طی دو دهه گذشته شاهد آن بوده است شامل افزایش ، تغییرات چشمگیر در ویژگی های صورت و بیزاری از خدا است
او با خنده آهسته و مسخره پاسخ داد.
من اظهار داشتم: “به نام عیسی ، من به شما دستور می دهم كه جرمی را مطرح كنید.”
پدر مینترز بارها و بارها به جرمی گفت که او باید از دیو خودداری کند و “عیسی را به عنوان پروردگار خود ادعا کند.”
پدر مارتینز ادعا كرد كه جرمی این كلمات را مجبور كرد و شیاطین را از بدن خود محكوم كرد.
جعبه موسیقی خالی از سکنه
یکی از اولین برخوردهای پدر مارتینز با شیطان در حالی که وی برای آموزش انجیل به افغانستان اعزام شد ، رخ داد.
او هنگامی که به زنی که خانه اش در اثر آتش سوزی ویران شده بود ، با قدرتهای فوق طبیعی شیطان روبرو شد – بنابراین او به خانه عموی خود منتقل شده بود.
پدر مارتینز گفت: “قبل از مدتها ، او شروع به شنیدن صداهایی کرد که او را از اتاق های مجاور صدا می کردند و صداهای را در داخل دیوارها خراش می دادند.”
لوازم خانگی خودشان روشن و خاموش شدند و اشیاء با خیال راحت روی یک میز یا میز می نشینند که ناگهان به زمین می افتند. پدیده او را وحشت کرد.
اگرچه دارایی های شیطانی برای او نسبتاً جدید بود ، اما او احساس قوی داشت که با چیزی که نمی خواست او در آنجا باشد ، تماشا شود.
“حتی هوا احساس می کرد که علیه من است. به من اخطار داده شد: بیرون برو وگرنه دیگر! ” پدر مارتینز گفت: “سپس زن فریاد زد ،” این جعبه موسیقی است. “
او پیش از این یک جعبه موسیقی ذکر کرده بود که به طور تصادفی از اتاق عموی خود چمن می زد – حتی با حذف کلید Winding.
پدر مارتینز هر اتاق را با آب مقدس برکت داد – اما چیزی را در داخل جعبه موسیقی کشف کرد.
وی گفت: “من به پایین رسیدم و بدون هیچ مشکلی آن را برداشتم ، و به محض اینکه دستانم آن را لمس کرد ، این کار را متوقف کرد.”
“من درب را باز کردم تا به داخل آن نگاه کنم. به شوک متقابل ما ، جعبه موسیقی چیزی نداشت. هیچ قسمت ، هیچ گونه صدا و سیما ، مکانیسم بادآورده و جایی برای باتری وجود نداشت.
“بعد از اینکه جعبه را با آب مقدس پاشیدم ، او هرگز پدیده های شیطانی را دوباره تجربه نکرد و با آرامش در خانه عموی خود زندگی کرد.”
ارسال پاسخ